Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، تکیه برمهانی بر کرسی معاونت سیما، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و پرچالش‌ترین معاونت‌های سازمان صداوسیما قدری غیرمنتظره بود؛ محسن برمهانی که اردیبهشت سال جاری حکم این معاونت را با امضای پیمان جبلی دریافت کرد و جایگزین حمید شاه‌آبادی شد.

برمهانی شباهتی به تصویر کلیشه‌ای مدیران قبلی صداوسیما نداشت و در کارنامه‌اش بیش از هر چیز ساخت مستند و کارهای تولیدی و مدیریت بخش‌های بین‌الملل چند جشنواره به چشم می‌خورد؛ او از دانشگاه صداوسیما و از دل جریان مستندسازی سال‌های اخیر برآمده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این موقعیت تیغ دو لبه‌ای بود که می‌توانست هم به‌عنوان ویژگی مثبت او ارزیابی شود و نویدبخش اتفاقاتی تازه باشد و هم در نظر برخی به استناد همین ناهم‌خوانی با فضای مدیریتی، نگرانی‌هایی را ایجاد کند.

دیدار رده‌بندی جام‌جهانی از کدام شبکه‌ ها پخش می‌شود؟ دربی استقلال و پرسپولیس باید در سینما نمایش داده شود

از آخرین سمت‌های برمهانی قبل از معاونت سیما، البته به مدیریت اداره کل تأمین برنامه‌های خارجی و رسانه بین‌الملل سیما هم می‌توان اشاره کرد. برمهانی از اردیبهشت سال جاری تاکنون در پشت صحنه بسیاری از سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی حاضر شده که است. او همچنین بخشی از مواضع و نکات مدنظر خود در مقام معاونت سیما را هم در سخنرانی‌هایی در مناسبت‌های مختلف ارائه کرده است. با این حال طی مراسم خبری و رسانه‌ای در این چند ماه از مصاحبه با خبرنگاران اجتناب داشته است. نکته‌ای که در فضای قبل از شروع همین مصاحبه کوتاه هم به طور ضمنی به آن اشاره می‌کند و دلیلش را برنامه‌هایی می‌داند که ابتدا لازم بوده محقق شوند و بعد درباره‌شان صحبت کند.

این اولین گفتگوی رسانه‌ای معاون سیمای جوان رسانه ملی است که در آن، برمهانی به بخش عمده‌ای از حاشیه‌ها و چالش‌های این روزهای صداوسیما پاسخ گفت.

برمهانی موضع خود را در این گفت وگو با صراحت و دور از تعارف‌های معمول مدیران رسانه‌ای مطرح کرد و درباره ماجراهای مجری‌های تلویزیون، رویکردهای ساخت سریال و موضع‌گیری‌های اخیر بعضی چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون شفاف حرف زد تا بتوان او را یکی از مدیران متفاوت رسانه ملی در سال‌های اخیر دانست.

در این چند وقت چند بار از طرف مسئولان سازمان سینمایی شنیدیم در پی حل مشکل هنرمندان و سینماگرانی‌اند که در آشوب‌های اخیر موضع گرفته بودند و طبعاً با مشکلاتی مواجه شده‌اند. در صداوسیما هم نمونه‌های مشابهی وجود داشته است؛ شما هم در حال مذاکره و رایزنی درباره آن‌ها هستید و نسبت به حل مشکل برخی از افرادی که در فضا موضع‌گیری کرده‌اند، اقدامی انجام داده‌اید؟

سه هزار و چند صد نفر در صنف‌های مختلف سینما و تلویزیون فعالند که در میان این‌ها تنها چند نفر در حوادث اخیر موضع‌گیری کرده‌اند. به نظرم این سوال را این طور می‌توان عوض کرد که می‌خواهید با آن سه هزار و چند نفری که موضع‌گیری نکردند، چه کنید؟ طبیعی است پاسخ می‌دهم، کارمان را با همان‌ها ادامه می‌دهیم.

عده‌ای هم موضع‌گیری کرده‌اند و اگر این موضع‌گیری‌ها مخل امنیت کشور بوده یا تشویق به اغتشاش و از دست رفتن فرصت‌ها و… در موضع‌شان بوده، جایی که باید در قبال‌شان تصمیم بگیرد، سازمان صداوسیما نیست. نهادهایی به این کارها رسیدگی می‌کنند. ما دوست نداریم سرمایه‌ها و ظرفیت‌های هنری کشور به‌راحتی از دست بروند، ولی بالاخره افرادی که معدود هم هستند که چنین موضع‌گیری‌هایی داشته‌اند. کسانی حرفی می‌زنند و کاری می‌کنند تا فضایی ایجاد کنند که البته مؤثر هم هست، یعنی این را قبول دارم که این حرف‌ها متأسفانه در جامعه مؤثر است، اما تعدادشان اندک است.

طبیعی است سازمان صداوسیما با آن سه هزار و چندصد نفر کار می‌کند و ارتباط خوبی هم دارد مثل گذشته و به فراخور تولیدی که دارد، از آنها کمک می‌گیرد.

درباره دیگران هم نهادهای مسئول رسیدگی، باید صحبت کنند. اگر هم از ما مشورت بخواهند بنایمان بر حفظ و نگه داشتن این افراد است، مشروط بر اینکه حرف مردم را بزنند.

حرف مردم لزوماً آن چیزی که از آن طرف مرزها دیکته می‌شود، نیست. اگر مشکل اقتصادی وجود دارد یا هر نکته‌ای هست، باید بگویند. ما با خیلی‌ها کار می‌کنیم که نسبت به شرایط اقتصادی امروز کشور معترضند و نسبت به آن واکنش هم دارند اما همین واکنش هم مقدار و میزانی دارد.

شما چند باری در سخنرانی‌ها و به تناسب موقعیت‌های مختلف بر «خطوط سبز» در سریال‌ها تاکید کرده‌اید. در این باره هم توضیح می‌دهید که منظور چیست؟ چون بالاخره در این چهار دهه سریال‌های مذهبی، دینی و انقلابی هم داشته‌ایم. این خطوط چه مصادیقی دارند و مفهومی‌تر و شاخص‌تر قرار است چه تمایزی با سریال‌های قبلی ایجاد کنند.

وقتی از خطوط سبز و قرمز صحبت می‌کنیم، بیانش کمی مفصل است. چون نیاز به نوعی مباحثه و گفتگو دارد. اما خلاصه‌اش این است که مثلاً در حوزه خطوط قرمز اگر درباره روابط می‌گوئیم، روابط باید به گونه‌ای باشد که در شأن مردم ایران باشد و غالب مردم ایران برایشان این روابط پسندیده باشد. اگر درباره پوشش حرف می‌زنیم این پوشش با قانون و شأن مردم تطابق داشته باشد. اگر درباره مسائل کشور سخن می‌گوئیم حرفی گفته نشود که به جایی از نظام بربخورد.

در سند تحولی جدید صداوسیما، بحثی که مطرح شد این بود که خطوط قرمز باید باشد و رعایت شود اما ما این همه سال درگیر خطوط قرمز بوده‌ایم. من معتقد نیستم تمام آثاری که طی سی سال گذشته در صداوسیما تولید شده است آثار خطوط قرمزی بوده است، بلکه ما آثار خط سبزی هم داشته‌ایم اما توجه و تمرکز بر خطوط سبز را بیشتر خواهیم کرد.

منظورتان از آثار خطوط قرمزی چیست؟

یعنی آثاری که خطوط قرمز را رعایت کرده‌اند.

 یعنی صرفاً هنجارها و خطوط قرمز در آن‌ها رعایت شده است؟

بله. ولی پرداختن به خطوط سبز، یعنی یک اثر باید برای شما سبک زندگی بسازد و الگو شود. مثالی که می‌زنم صرفاً برای نزدیکی ذهن است؛ مثلاً سریال «پدر سالار» هیچ خط قرمزی را رد نمی‌کند، ولی ببینید زن خانواده در این سریال چه کاره است؟ پدر خانواده چه کاره است؟ رابطه اینها چگونه است؟ ما چقدر توانسته‌ایم یک زندگی طراز ایرانی و اسلامی را در قالب این سریال نشان دهیم؟ نمی‌دانم با این مثال چقدر توانسته‌ام منظورمان از خطوط سبز را تشریح کنم.

 با این نگاه سریال‌هایی مثل «کیمیا» هم احتمالاً نتوانسته‌اند چنین الگویی را ارائه دهند!

باید تدقیق کنیم و تأمل جدی روی جزئیات داشته باشیم. ولی چون همه آن دوره سریال «پدر سالار» را در خاطر دارند و به سن و سال ما می‌خورد، از همان مثال زدم.

 قبول دارید این نگرانی وجود دارد که چنین دستورالعمل‌هایی باعث ساخت سریال‌هایی صرفاً سفارشی شود و مخاطبی را جذب نکند؟

مجموعه صداوسیما معتقد است تا اثری جذابیت نداشته باشد هیچکس پیام آن را نمی‌بیند. دوست کارگردانی مثالی زد که فکر می‌کنم جالب باشد و می‌گفت هیچ فردی، شب پیچ تلویزیون را باز نمی‌کند با این هدف که با آرمان‌های امام راحل (ره) و شهدا پیمان دوباره ببندد! بلکه می‌خواهد استراحت کند و یک سریال سرگرم‌کننده ببیند. ما باید خیلی هنرمند باشیم که مجموعه‌ای را تولید کنیم که این مجموعه هم سرگرم‌کننده و جذاب باشد و هم در خلال آن بتوانیم پیامی را که می‌خواهیم ارائه دهیم. آن پیام هم یک پیام سنگین فلسفی نباید باشد همانطور که اشاره کردم مثلاً در «پدر سالار» و توجه به ارتباط زن و مرد.

اخیراً بعضی از چهره‌ها را می‌بینیم که در چند شبکه حضور دارند و نمونه تازه آن هم که حاشیه‌ساز شده و با آن شوخی می‌شود، مهران رجبی است. پروتکلی دارید که یک چهره یا حتی مجری چند برنامه در چند شبکه مختلف نداشته باشد؟

گفته می‌شود سازمان صداوسیما در محدودیت و معذوریت مجری است و چون چند نفر قهر کرده‌اند، باعث شده است برنامه‌ها با مجری تکراری روی آنتن برود؛ این‌ها حرف‌هایی است که اصلاً با منطق سازگاری ندارد. اصلاً اینگونه نیست. اصلاً پروتکل هم نیاز ندارد و خیلی روشن است. ما قبلاً هم مجریانی داشته‌ایم که یک برنامه صبحگاهی اجرا می‌کردند و برنامه‌ای هم در شب داشتند. قبلاً هم بازیگری داشته‌ایم که هم در یک سریال بازی کرده و هم همزمان ۲ برنامه را به‌عنوان مجری روی آنتن داشته است.

به هر حال الان این مورد بیشتر به چشم آمده است.

به خاطر حساس شدن است. این ناشی از حساس شدن جامعه و فضا و حساسیت افرادی است که تریبون‌های فضای مجازی را به دست دارند. قبلاً هم این اتفاق افتاده است. آقای مهران رجبی در حال حاضر در یک سریال بازی می‌کند و اجرای یک برنامه را هم بر عهده دارد. حامد سلطانی هم همینطور است. یعنی در کل مهران رجبی دو برنامه دارد و حامد سلطانی هم دو برنامه اما می‌گویند وای چه سازمان بی آدمی که مجبور است این‌ها را بیاورد!

شاید مساله اصلی واکنش‌ها ناظر به این است که الان مجری‌های اصلی سازمان مثل احسان علیخانی روی آنتن حضور ندارند.

احسان علیخانی برنامه‌ساز است نه مجری و دلیل غیبتش هم مشخص است…

 به هر حال مجری هم هست و تعطیلی «عصر جدید» ش با واکنش مواجه شده است.

من خودم شب اختتامیه «عصر جدید» رفتم به او خدا قوت بگویم و درباره برنامه هم صحبت شد. آن زمان خودش گفت شرایط «عصر جدید» به گونه‌ای است که الان نمی‌تواند ادامه‌اش بدهد. حرفش هم این بود که یافتن استعدادها ظرفیت انباشته‌ای داشته که طی سال‌ها بوده و در چند دوره این برنامه سراغ آن ظرفیت رفته‌اند و الان باید فضا مجدد بازیابی شود. درباره نمونه‌های دیگر هم همین‌طور بوده است. مثل رامبد جوان و برنامه «خندوانه» که شایعه کردند ما تعطیل کرده‌ایم. در حالی که زمانی که من خودم با آقای جوان صحبت کردم، او در کش و قوس طراحی برنامه جدیدی غیر از «خندوانه» بود.

با این حال برخی می‌خواهند بگویند «عصر جدید» را تعطیل کرده‌اند، «خندوانه» را هم تعطیل کرده‌اند! می‌خواهند این‌ها را به نام ما بنویسند، در حالی که اصلاً چنین اتفاقی نیفتاده است.

بالاخره این اتفاق‌ها در دوره شما رقم خورده و طبیعی است که به نام شما هم تمام شود!

(باخنده) ایرادی ندارد، به نام من تمام شود! اصل موضوع که مشخص است. به‌هیچ عنوان اینگونه نبوده که ما این برنامه‌ها را تعطیل کنیم. از طرف دیگر برخی می‌خواهند بگویند چون عده‌ای در کشور ناامنی ایجاد کرده‌اند، به واسطه این ناامنی‌ها این افراد دیگر نمی‌خواهند کار کنند، در حالی که واقعاً اینگونه هم نیست. لااقل این دو مورد را خودم با آن‌ها صحبت کرده‌ام و در جریان هستم.

صحبت شما قبل از ناآرامی‌ها بوده یا بعد از ناآرامی‌ها؟

قبل از ناآرامی‌ها و لااقل درباره این دو مورد می‌توانم بگویم خودم صحبت کرده‌ام و خبر دارم. اصلاً از همان زمان قرار نبود «خندوانه» ادامه پیدا کند آن هم نه به این معنا که کلاً تولیدش متوقف شود بلکه به این معنا که لااقل برنامه‌ای برای تولید فصل جدیدش وجود نداشت، اما حالا برخی می‌خواهند ماجرا را به گونه دیگری جلوه بدهند!

کد خبر 728820 منبع: مهر برچسب‌ها تلویزیون مجری تلویزیون - برنامه تلویزیونی بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون - صدا و سیما

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: تلویزیون مجری تلویزیون برنامه تلویزیونی بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون صدا و سیما موضع گیری کرده اند سینما و تلویزیون سازمان صداوسیما برنامه ها داشته ایم خطوط قرمز سریال ها عصر جدید خطوط سبز چند نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۴۱۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • فیلم‌های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • پیشنهاد تماشای «افعی تهران» در تلویزیون
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت + عکس
  • آقای بهرام افشاری، در ماجرای اخیر پایتخت، بی‌معرفتی کردید
  • سینما‌ها عصر جمعه تعطیل می‌شوند
  • بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم
  • تصویری دیده نشده از علی انصاریان در پشت صحنه یک فیلم
  • (ویدئو) ماجرای سرقت لول‌های تریاک در سریال آینه عبرت | مواد مخدر آتقی واقعی بود!